نرجمه ی درس مخفیانه گوش کردن
برای رفتن به ادامه ی مطلب بر روی گزینه ی Download در پایین مطلب کلیک کنید.
ترجمه ی درس مخفیانه گوش کردن
در خيمه فرماندهي دشمن
- اي فرماندهان! اي آقايان! روحيات سربازان ضعيف است.
- ما نيازمند يک حمله سريع به نيروهاي دشمن هستيم.
- يکي از فرماندهان: بله، بله ... خوب است.
- آفرين بر تو ... اين يک فکر خوب است ... !
- اما آقاي من ...
- ما به اطلاعاتي از مکانهاي دشمن نيازمنديم.
- سخنت درست است.
- پس سرباز دشمن شب هنگام براي به دست آوردن اطلاعات رفت.
- و بعد از يک ساعت به مکان نيروهايمان رسيد.
- در خيمه فرماندهي نيروهاي ما
- اي برادران
- ما زمان زيادي است که در اين منطقه هستيم.
- و اکنون تعداد رزمندگان کم است.
- بيشترشان در سنگرها به سختي زخمي هستند.
- من مسؤول هستم.
- پس بر ما واجب است که امشب برگرديم.
- و ما از راه دريا برمي گرديم اگر خدا بخواهد.
- سرباز دشمن به خاطر اين اطلاعات سّري شاد شد.
- از گرگ صحرا به عقاب صحرا
- بله ... بله ... مي شنوم.
- آقاي من ... آقاي من ... خبرهاي مهم ... خبرهاي خيلي مهم است.
- چند لحظه قبل اين سخنان را شنيدم.
- تعداد رزمندگان زياد است.
- و آنها بسيار شاد هستند.
- اسم فرمانده عمليات مسعود است و آنها امشب حمله مي کنند.
- آنها از راه دريا پيشروي مي کنند.
- شنيدي آقاي من ... شنيدي ؟!
- بله ... بله ..
- تمام
- از عقاب صحرا به مقر فرمانده
- حمله نزديک است.
- عقب نشيني ... عقب نشيني ... بسرعت ... بسرعت !